طرح سوسک کردن پسرا
همه چی در همه
میانِ لباسهایِ آویزان،روی بندِ رخت اندام زنی پیداست که تمام زنانگیش در چمدان عروسیش جا ماند و بی هیچ بوسه ای خسته از شب های تکراری هرصبح به بیداری رسید، در آشپزخانه ای تب دار آرزوهایش ته گرفت و قُل قُل کتری عاشقانه ترین ملودی اش شد.... موهایش در تشنگی پژمرد و در یک تشت پر از کَف و تنهایی چنگ میزد به دلش یقه چرکی که بوی غریبه میداد... وهرشب با لبخند،منتطر غریبه ای می ماند که اسمش درشناسنامه اش بود...
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: